دختر جوان دنبال اثبات خیانت نامزدش بود، اما فهمید او دزد حرفه ای است
تاریخ انتشار: ۷ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۰۸۷۲۱
چند ماهی از این نامزدی گذشته بود که مهناز متوجه رفتار مشکوک ارشیا شد. گاهی اوقات شبها ناپدید میشد و تلفنهایش را جواب نمیداد و همین مسأله باعث شده بود که دختر جوان تصور کند، پای شخص دیگری در میان است و ارشیا به او خیانت کرده است.
به همین دلیل فکری به ذهن دختر جوان رسید تا به راز پنهانکاریهای نامزدش پی ببرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صحبتهای کارآگاه خصوصی غیرقابل باور بود اما زمانی که مهناز عکسها و فیلمهایی که گرفته بود را دید؛ تصمیم گرفت نامزدیاش را با این سارق منازل بههم بزند. اما این پایان ماجرا نبود.
تهدید برای ازدواج
چند روز قبل، دختر جوان به پلیس مراجعه کرد و از نامزد سابقش شکایت کرد. او گفت: زمانی که فهمیدم نامزدم سارق است، تصمیم به جدایی گرفتم، ارشیا مخالف بود اما من نمیتوانستم با سارق زندگی کنم. درنهایت جدا شدم و بعد از مدتی با مرد دیگری نامزد کردم و قرار ازدواج گذاشتیم. در این مدت مدام ارشیا تماس میگرفت و به سراغم میآمد و از من میخواست او را ملاقات کنم تا اینکه روز حادثه در حال عبور از خیابان بودم که ناگهان خودرویی که ارشیا رانندهاش بود، سد راهم شد و با تهدید مرا سوار خودرواش کرد و به خانهشان برد. مدام بهانه میآورد که میخواهد با من صحبت کند و از من خواست آخرین حرفهایش را بشنوم. به ناچار و با تهدیدهای ارشیا راهی خانهشان شدم اما ارشیا مرا کتک زد و حتی النگوهای دستم را سرقت کرد. هرچه به او التماس کردم که دست از سر من بردارد و نمیخواهم با او زندگی کنم، قبول نکرد. ارشیا چند عکس از من با خودش گرفت و تهدید کرد عکسها را نهتنها برای نامزدم بلکه برای خانوادهام میفرستد و آبرویم را میبرد. ارشیا چاقویی روی گلویم گذاشت و من از ترس جانم مجبور شدم که به او بگویم از این ماجرا به کسی حرفی نمیزنم و نامزدیام را هم بهزودی بههم میزنم. بعد هم مرا رها کرد.
دستگیری باند سرقت
با شکایت دختر جوان، بازپرس دادسرای ویژه سرقت، دستور تحقیقات را صادر کرد و متهم دستگیر و در بازرسی از خانه ارشیا مقداری وسایل سرقتی نیز کشف شد.
متهم در تحقیقات اولیه، به جرم خود اعتراف کرد و گفت: مهناز را خیلی دوست داشتم و عاشق او بودم. میدانستم که اگر متوجه شود که سارق هستم آن هم سارق سابقهدار، قطعاً دور مرا خط خواهد کشید. به همین دلیل به دروغ به او گفتم مهندس هستم و هربار که سر قرار با او میرفتم لباسهایی که از خانهها سرقت کرده بودم را میپوشیدم.
او ادامه داد: اما شغل من سرقت بود و نمیتوانستم آن را کنار بگذارم. زمانی که متوجه شدم مهناز راز سرقتهایم را متوجه شده، خیلی تلاش کردم او را از دست ندهم اما بیفایده بود. با خودم گفتم یک مدت از من دور باشد و بعد دوباره دلش را بهدست میآورم اما در اوج ناباوری مهناز نامزد کرد و برای اینکه او را بهدست بیاورم مجبور شدم او را بهزور به خانهام ببرم و با تهدید رضایتش را جلب کنم.
با اعتراف ارشیا به سرقتهای سریالی و آزار و اذیت نامزدش، اعضای باند او نیز به اتهام سرقت منازل به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت بازداشت شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
23302
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1865597منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سارق ازدواج پلیس بازداشت دختر جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۰۸۷۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازداشت باند دختران نامرئی بعد از سرقت از مرد جوان!
اسفند سال گذشته مرد جوانی در تماس با پلیس از سرقت ۱۳۰ گرم طلایش خبر داد. او در رابطه با سرقت طلاهایش گفت: خودرویی را به صورت چکی مدتی قبل خریداری کردم. موعد چکم فرا رسیده بود و برای وصول آن مجبور شدم طلاهای همسرم را بفروشم. به بازار رفتم و طلاها را به 3 طلافروشی بردم تا هر کدام بیشتر خریداری کند به او بفروشم. از طلافروشی سوم که بیرون آمدم، حس کردم دستی به سمت کیفم آمده است. برگشتم، کسی را ندیدم اما وقتی کیفم را نگاه کردم طلاها نبود.
به گزارش ایران، با شکایت مرد جوان، کارآگاهان پلیس وارد عمل شده و در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل سرقت، مشخص شد که سه زن در حال تعقیب مرد جوان بودند و یکی از آنها وقتی وی وارد سومین مغازه شده همراه او وارد و سپس خارج شده است.
تصاویر زنان جوان بدست آمد و زمانی که تصویر آنها با تصاویر متهمان سابقهدار اداره آگاهی تطبیق داده شد، کارآگاهان دریافتند که زنان جوان همگی از متهمان سابقهداری هستند که به اتهام جیببری و سرقت گوشی از مسافران بیآر تی و مشتریان بازار بارها دستگیر شدهاند.
بدین ترتیب هویت متهمان بدست آمد، فریده و فرخنده دو خواهر بودند که با همدستی دختر عمویشان نقشه جیببریها را اجرا میکردند. با بدست آمدن هویت متهمان، تحقیقات برای دستگیری آنها ادامه یافت و کارآگاهان در بررسیهای پلیسی دریافتند دو خواهر توسط پلیس استان البرز بازداشت شده و دختر عمویشان هنگام جیب بری در قم به دام پلیس افتاده است.
پس از هماهنگیهای قضایی، هر سه متهم به دادسرای ویژه سرقت پایتخت منتقل اما ابتدا منکر سرقت طلاهای مرد جوان شدند. یکی از آنها در تحقیقات گفت: اسم باندمان گروه نامرئی است چرا که آنقدر در سرقت تبحر داشتیم که بدون آنکه مالباختهها متوجه شوند جیب و کیفشان را خالی میکردیم.
او ادامه داد: ما به محلهای شلوغ میرفتیم و از غفلت مالباختهها استفاده میکردیم و در چشم برهم زدنی کیف و جیب هایشان را خالی میکردیم. اسفند ماه هم که فصل خرید است و بازارها و اتوبوسها شلوغتر میشود، به بازارهای شلوغ میرفتیم و سرقت میکردیم اما سرقت طلاهای مرد جوان کار ما نیست.
گرچه متهمان مدعی هستند که سرقت طلای مرد جوان کار آنها نیست اما تصاویر دوربینها نشان میدهد که یکی از خواهرها بعد از خروج مرد جوان از طلافروشی، سرقت را انجام داده است. تحقیقات به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت ادامه دارد.